گزارشی از میلاد مبارک ابوالحسن حضرت ثامن الحجج علی بن موسی الرضا (علیه السلام).

  چهار شنبه ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ش، برابر با ۱۱ ذی القعده ۱۴۴۴، ق. همزمان با سال روز میلاد بابرکت هشتمین ستاره‌ آسمان ولایت و امامت حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه   السلام) و دهه کرامت، مراسم جشنی در دفتر مرکزی مرجع فقید حضرت آیت‌الله العظمی محقق کابلی(ره) با اشراف حضرت آیت‌الله العظمی فاضلی بهسودی (مدظلّه‌العالی) و   درحضور مرجع عالی‌قدر، یادگار مرجع فقید، اعضای دفتر، علماء، طلاب و هموطنان مهاجر برگزار گردید. در این مراسم مجری برنامه؛ جناب حجت الاسلام والمسلمین آقای محمد حسین   حسن زاده از قاری قرآن، آقای سید جعفر اکبری؟ دعوت کرد و ایشان مجلس را با تلاوت زیبایی از آیات کلام‌الله مجید معطر ساخت. پس از آن مداح محترم اسدالله عبداللهی با دعوت   مجری برنامه در جایگاه قرار گرفت و به مدیحه سرایی از امام هشتم (علیه السلام) پرداخت و شرکت کنندگان را از فیض مدیحه‌ سرایی بهره‌ مند نمود. در ادامه مراسم، مجری برنامه از   سخنران محفل جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای خداداد جلالی دعوت کرد و ایشان در جایگاه مستقر گردید. ضمن تبریک و تهنیت ولادت باسعادت حضرت فاطمه معصومه (سلام   الله علیها) و روز میلاد مبارک امام رضا (علیه السلام)، به عموم حاضرین و مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌العظمی فاضلی بهسودی (حفظه‌الله)، سخنانش را با موضوع: «ولایت أئمه علیهم   السلام و طهارت انسان» با یک مقدمه داستانی آغاز نمود و گفت: در حدود سال هفتاد که از کاشان به قم آمدم، متوجه یک قبری برجسته در صحن حرم حضرت معصومه (سلام‌الله  علیها) شدم، این قبر متعلق به قطب الدین راوندی یکی از علمای برجسته جهان اسلام است و روی آن نوشته است در سال ۵۷۴ قمری از دنیا رفته است که نزدیک نهصد سال می‌شود ایشان از دنیا رفته است. حضرت آیت‌الله اراکی (قدس سره) از استادش مطلبی راجع به ایشان نقل می‌کند که در اواخر قاجار سنگ فرش‌های این محدوده را مَرمت می‌کردند، وقتی به اطراف قبر مرحوم قطب راوندی رسیدند، کلنگ کارگر به بخشی از قبر ایشان می‌خورد و داخل قبر نمایان می‌گردد و متوجه می‌شود که سنگ قبر باجسد همخوانی ندارد؛ زیرا سنگ قبر سال ۵۷۴ چهار را نشان می‌دهد و جسد انگار دوساعت قبل به خاک سپرده شده است. استاد مرحوم اراکی با بوسیدن زانوی قطب الدین راوندی متوجه می شود که جسد ایشان نپوسیده است. از اینجا است که سؤال‌های زیادی برایم پیش آمد که تمامی اجساد اطرافش پوسیده شده ولی جسد وی نپوسیده است، چه حسی درخاک وجود دارد که بین اجساد فرق بگذارد و چه ارتباطی بین روح و جسد انسان قراردارد؟ انسانی که نهصد سال پیش از دنیا رفته، چگونه ممکن است جسدش سالم و تازه بماند؟ لذا بنده تحقیقاتی زیادی در این زمینه انجام دادم که حقیقت قضیه کجا است؟ تا این‌که به کتاب اجساد جاودان برخوردم، حدود یک صدو چهل جسدی که در طول سالیان زیاد سالم مانده است در آن جمع آوری گردیده که می‌توانید مطالعه کنید. مطلبی که در اینجا وجود دارد این است که باید حقیقت خلقت انسان را از منابع و متون متقن بدست بیاوریم و رابطه روح و بدن انسان را ترسیم کنیم و این‌که علم امروز تأییدی در این رابطه دارد؟ یا ما در اوهام و خواب و خیال به سر می‌بریم و فقط دل مان خوش است که مسلمان هستیم. در این رابطه مطالعاتی انجام دادم، راجع به حقیقت جوهره جسم انسان، از درون قرآن مطالبی بیان خواهم کرد. وی، به آیه مبارکه سوره حجر: «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» حجر 26. در این زمینه از تفسیر المیزان استدلال نموده. سپس اظهار داشت: باید علم و دین را در کنار یکدیگر مطلعه کرد. یکی از نظریات شگفت‌انگیز که در این رابطه بیداد می‌کند نظریه و تؤری امواج است. این نظریه نخستین بار توسط یک دانشمند صربستانی مسیحی به نام «نیکولا تسلا» ابداع و ارائه شده است و ایشان کسی است که در عمرش ۵۰۰ اختراع دارد و یکی از اختراعاتش همین نظریه امواج است. وی، می‌گوید: جهان هستی با امواج اداره می‌شود و نفس انسان در جهان هستی بسان رمود کنترل است، و یک انسان کامل می‌تواند، در هرآنی که از جهان هستی چیزی بخواهد از او پاسخ دریافت کند. ایشان می‌گوید: زمانی‌که فکر و عقیده انسان با عمل او، همسو و هم جهت شود، قدرت امواج انسان با لاتر می رود، مانند عصای موسی:«فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا ۖ قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ » و شکافتن دریا: «فَانْفَلَقَ فَكانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ». وقتی «نیکولا تسلا» اعتقاد را به عنوان یک موج در درون انسان مطرح می‌کند.

بنده به این مطلب منتقل شدم که در فقه اسلامی یکی از مطهرات اسلام است، مگر کسی که در روز سه بار حمام می‌کند ولی مسلمان نیست چه اشکال دارد که با اسلام تطهیر بشود؟ این است که امواج اعتقاد به اسلام، بدن و روح انسان را تطهیر می‌کند و از آن قضیه «مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» متمایز می‌سازد. مطلبی دیگر این است که ولایت أئمه (علیهم السلام)، وقتی که این تؤری امواج خودش را در دنیای ما حقیقی نشان می‌دهد، و این امواج اعتفاد به ائمه چنان قدرتی در انسان ایجاد می‌کند که هیچ مکروبی و هیچ خاکی و گذشت زمانی نمی‌تواند بر این بدن تأثیر بگذارد، مبانی دینی اش کجا است؟ ما در زیارت نامه حضرت زهرا می‌خوانیم: «انا معترفون و انا قد طهرنا بولایتکم». ما با ولایت شما تطهیر شدیم. یعنی دیگر «مِنْ صَلْصَالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ» نیستیم. امام هادی (علیه السلام) می فرماید:«وَ جَعَلَ صَلَوَاتِنَا عَلَیْکُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَایَتِکُمْ، طِیباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَهً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْکِیَهً لَنَا وَ کَفَّارَهً لِذُنُوبِنَا». در اینجا طیب به معنای مطیِّب است. مطیِّباً لخلقنا. و طهارت لنا. این محمد و آل محمد است که به داد ما می‌رسد و «تذکیة لنا». شما می‌بینید که حماسه باران در زندگی امام رضا (علیه السلام) چه می‌کند و طبق اعقاد دینی باور داریم که وقتی امام رضا (علیه السلام) به ابر اشاره کند باران می‌بارد، این تأثیر امواج است. نیکولا تسلا مثال می‌زند که تخت بیلقیس را از یمن به اردن می‌برد، چنین صنعت حمل و نقلی امروز وجود دارد؟ و باز مثال می‌زند می‌گوید: یک لیوان را در پرینتر سه بعدی کامپیوتر قرار بدهید، اسکن می‌کند و از آن سر دنیا فایل چاپ شده‌اش از داحل پرینتر در می‌آید، این‌ها را امواج انجام می‌دهد. ادعا می‌کنند، امروزه با امواج سلاح کشنده هر شخصیتی را بخواهیم در هر گوشه دنیا، با فشار دادن یک دگمه در یک سانیه کارش را می‌سازیم. این قدرت امواج است. امام رضا (علیه السلام) با کمال اطمینان و با کمال باور و باکمال قدرت، بدون هیچ شک و تردیدی با پای برهنه حرکت می‌کند و می‌رود در صحرا و موج جاذبه مغناطیسی ولایت، تمام جمعیت مَرو را به دنبال حضرت می‌کشاند و حتی سربازان فرصت نمی‌کنند کفش خود را در بیاورند با چاقو پاره می‌کنند، و دنبال امام راه میفتند و امام بعد از نماز اشاره می‌کند، باران می‌بارد و مردم مرو را سیراب می‌کند. جاذبه امامت تا انجایی است که زنان آمدند به شوهران خودشان التماس کردند که مهریه خود را می‌بخشیم، به ما اجازه بدهید که در تشییع پیکر فرزند حضرت زهرا(سلام علیها) شرکت کنیم، برای زنها مکروه است دنبال جنازه بروند گفتند: این جنازه فرق می‌کند. زن مأمون مهریه‌اش را می‌بخشد می.گوید این آقا مادر ندارد برایش گریه کند، خواهر ندارد، ولی امام رضا (علیه السلام) می‌گوید: ای فرزند شبیب اگر برای چیزی خواستی گریه کنی برای حسین گریه کن؛ زیرا او را مانند گوسفند سریریدند. سخنرانی با چند جمله دعا پایان یافت و نماز ظهر و عصر به امامت مرجع عالی‌قدر بر گزار گردید. مدیریت فرهنگی دفتر مرجع عالی‌قدر حضرت آیت‌الله العظمی فاضلی بهسودی (مدظله‌العالی)

 

 

چاپ